شرایط مجازاتهای جایگزین حبس چیست ؟ می تواند شامل حال چه کسانی شود؟
مجازات حبس، به عنوان یکی از مهمترین مجازاتهای کیفری، امروزه پیش از پیش مورد بحث و مناقشه قرار میگیرد. آثار منفی و زیانبار مجازات حبس برای شخص زندانی، خانوادهی او و جامعه بر هیچکس پوشیده نیست؛ بنابراین میتوان گفت مجازات حبس با توجه به غلبهی معایب آن بر فوایدش، نمیتواند در زمینهی اصلاح مجرمین و جلوگیری از تکرار جرم آنها، رسالت خود را ایفا کند و نهتنها در این زمینه توفیقی بهدست نیاورده است، بلکه حتی در برخی مواقع اصلاح آنها را سختتر کرده و حتی گاهی مجرمان را حرفهای تر از سابق کرده است.
در واقع مجموعه فضا و شرایط زندان نه تنها کمکی به بازپروری شخصیت محکوم و بازگرداندن او به اجتماع نمیکند؛ بلکه سبب هتک حرمت شدید و طبعاً آسیبهای روحی و روانی میگردد. عواملی از قبیل « سوء رفتار زندانبانان با زندانیان، نحوه نگهداری زندانیان، فساد در زندان، عدم رعایت بهداشت در زندان و شرایط اسفبار ساختمان زندانها و اشباع زندانها» عواملی است که باعث شده مجازات زندان تاثیری بر اصلاح مجرم و جرم زدائی نداشته باشد. حتی اسباب جزم زائی و مجرم پروری را نیز فراهم آورد.
از طرف دیگر افزایش آمار زندانیان و مخارج سنگینی که به این دلیل بر دوش دولت گذارده میشود. و نیز افزایش جرائم و مفاسد درون زندانها، چندی است که توجه مسئولان و برنامه ریزان و محققان را به خود جلب کرده است. و باعث شده است؛ که یکی از مباحث مطرح شده امروزی، بحث ضرورت زندانی نشدن مجرمان یا به اصطلاح زندان زدائی از جرائم و مجازاتها باشد. کارگزاران قضا به این نتیجه رسیدهاند؛ که نباید در هر چیزی مجرم را به حبس و زندان محکوم کرد. چرا که این امر نه تنها، نتیجه مطلوب که همان ممانعت از ارتکاب جرم است؛ را نداده بلکه مضرات فراوانی هم داشته است. و این باعث شده که به شیوههای غیر از زندان به عنوان جانشین زندان متوسل شویم.
مجازاتهای جایگزین حبس «از نوآوریهای قانون مجازات اسلامی مصوب ١٣٩٢ است» که قبلا در قوانین ما وجود نداشته و امکان اجرای آن فراهم نبوده است. قانونگذار در سالهای اخیر با بررسیهای همهجانبه و اتکا به اصل شخصی بودن مجازاتها و با نگرش به اثرات سوء مجازات حبس که دامنه آن شامل خانواده و اقارب محکوم نیز خواهد شد، در فصل نهم عنوان جدیدی تحت مجازاتهای جایگزین حبس تأسیس کرده که شامل دوره مراقبت، خدمات عمومی رایگان، جزای نقدی، جزای نقدی روزانه و محرومیت از حقوق اجتماعی است.
تا پیش از این، تنها بر اساس ماده ۱۷ قانون مجازات اسلامی سابق (مصوب سال ۱۳۷۰) قاضی میتوانست به عنوان مجازات بازدارنده، فرد را به جزای نقدی، تعطیلی محل کسب، لغو پروانه، محرومیت از حقوق اجتماعی و اقامت در نقطه یا نقاط معین و منع از اقامت در نقطه یا نقاط معین و مانند آن محکوم کند اما این ماده هرگز نتوانست به یک رویه قضایی واحد منجر شود و تنها در مواردی خاصی، قضات در احکامی، نوجوانان بزهکار را به کاشت درخت یا فراگیری قرآن محکوم کردند. این در حالی است که با اجرای جدیتر قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، فضای جدیدی برای صدور احکام جایگزین حبس و کاهش جمعیت کیفری پیش روی قضات قرار گرفته است. در واقع قانونگذار قانون مجازات اسلامی مصوب ١٣٩٢ با مدنظر قرار دادن برخی یافتههای کیفرشناسی معتقد است که حبسهای کوتاه، آثار مخربی بر فرد میگذارد و ضرر آن از از سودش بیشتر است؛ لذا بهجای این حبسها اکنون مجازاتهای جایگزین حبس را پیشبینی کرده است.
مجازاتهای جایگزینی مانند رونویسی از احادیث، فراگیری حدیث با مضامین مهربانی با حیوانات یا بخشش محکوم به شرط ترک اعتیاد و…
با تداوم ارتباط محکومان با جامعه و خانواده و هنجارهای اجتماعی و جلوگیری از برچسبزنی به آنها و افزایش مسئولیتپذیریشان، مجازات های جایگزین حبس موجب پیشگیری از تکرار جرم در افراد میشود و تا حد زیادی احتمال بزهکاری آنها را کاهش میدهد.
تبدیل مجازات حبس به مجازاتهای جایگزین در پارهای موارد الزامی و در پارهای موارد اختیاری و در واقع بسته به نظر قاضی است.
در ماده ی ۶۴ قانون مجازات اسلامی مجازات های جایگزین حبس پیش بینی شده اند . به مستند این ماده : مجازاتهای جایگزین حبس عبارت از «دوره مراقبت، خدمات عمومی رایگان، جزای نقدی، جزای نقدی روزانه و محرومیت از حقوق اجتماعی است که در صورت گذشت شاکی و وجود جهات تخفیف با ملاحظه نوع جرم و کیفیت ارتکاب آن، آثار ناشی از جرم، سن، مهارت، وضعیت، شخصیت و سابقه مجرم، وضع بزهدیده و سایر اوضاع و احوال، تعیین و اجرا میشود.» براساس تبصره این ماده، دادگاه ضمن حکم، به سنخیت و تناسب مجازات مورد حکم با شرایط و کیفیات مقرر در این ماده تصریح میکند و نمیتواند به بیش از دو نوع از مجازاتهای جایگزین حکم دهد.
در تعیین مجازاتهای جایگزین حبس نسبت به برخی از جرایم مانند جرایم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور ممنوعیت قانونی در نظر گرفته شده و برای افراد سابقهدار هم محدودیتهایی پیشبینی شده است.
قانونگذار بین جرایم عمدی و غیرعمدی تفاوت گذارده است و در خصوص جرایم عمدی که حداکثر حبس آنها ۳ ماه است این مجازات را الزامی کرده است. برای جرمهایی که حداکثر حبسشان بین ٩١ روز تا ۶ ماه باشد، اگر سابقهای که در قانون آمده و قبلتر به آن اشاره کردیم، نداشته باشند دادگاه باید به جای حبس به جایگزین حبس، حکم دهد و برای جرمهایی که حداکثر مدت حبس آنها بیش از شش ماه تا یکسال است در صورت فقدان سابقه کیفری مذکور در قانون، تعیین مجازات جایگزین حبس، اختیاری است. اما در خصوص جرایم غیرعمد با حداکثر حبس ٢ سال هم باید گفت که تعیین مجازات جایگزین حبس به جای حبس الزامی و برای جرایم غیرعمدی که حداکثر حبسشان بالای دو سال است، تعیین مجازات جایگزین حبس اختیاری است.
انواع مجازات های جایگزین حبس :
۱. دورهی مراقبت
به مدت زمانی گفته میشود که در طی آن، محکوم به حبس، به حکم دادگاه و تحت نظارت قاضیِ اجرای احکام، به انجام یک یا چند مورد از دستورهای مندرج در تعویق مراقبتی محکوم میشود. دورهی مراقبت، بهعنوان یکی از مجازات های جایگزین حبس، در عمل با تعویق مراقبتی مندرج در بند ب مادهی ۴۱ تفاوت شاخصی ندارد. تنها تفاوتی که میتوان بین آنها قائل شد، این است که در تعویق مراقبتی حکم صادر نمیشود و متهم قبل از صدور حکم برای مدتی ملزم به اجرای دستورهای دادگاه میشود؛ اما در دورهی مراقبت، حکم قطعی به حبس صادر میشود، اما دادگاه بنا به مصالحی تصمیم میگیرد بهجای روانهکردن محکوم به زندان، او را در جامعه نگه دارد و وی را برای مدتی به انجام یک یا چند مورد از دستوراتی ملزم کند که در مادهی ۴۳ احصا شده است. این دستورها حصری هستند و قاضی نمیتواند محکوم را به اجرای دستورهایی غیر از موارد مذکور در مادهی ۴۳ قانون مجازات اسلامی ملزم کند.
مدت زمان دورهی مراقبت عبارت است از:
الف. در جرائمی که مجازات قانونی آنها حداکثر ۳ ماه حبس است، تا ۶ ماه مراقبت در نظر گرفته میشود؛
ب. در جرائمی که مجازات قانونی آنها ۹۱ روز تا ۶ ماه حبس است و در جرائمی که نوع و میزان تعزیر آنها در قوانین موضوعه تعیین نشده است، ۶ ماه تا ۱ سال مراقبت، لحاظ میشود؛
پ. در جرائمی که مجازات قانونی آنها از بیش از ۶ ماه تا ۱ سال است، ۱ تا ۲ سال مراقبت در نظر گرفته میشود؛
ت. در جرائم غیرعمدی که مجازات قانونی آنها بیش از ۱ سال است، ۲ تا ۴ سال مراقبت ثبت میشود.
دستورهای مندرج در تعویق مراقبتی به شرح زیر است:
حرفهآموزی یا اشتغال به حرفهای خاص؛
اقامتکردن یا مقیمنشدن در مکان معین؛
درمان بیماری یا ترک اعتیاد؛
پرداخت نفقهی افراد واجبالنفقه؛
خودداری از تصدی همه یا برخی از وسایل نقلیهی موتوری؛
خودداری از فعالیت حرفهای مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسایل مؤثر در آن؛
خودداری از ارتباط و معاشرت با شرکا یا معاونان جرم یا دیگر اشخاص، از قبیل بزهدیده به تشخیص دادگاه؛
گذراندن دوره یا دورههای خاص آموزش و یادگیری مهارتهای اساسی زندگی یا شرکت در دورههای تربیتی، اخلاقی، مذهبی، تحصیلی یا ورزشی.
۲. خدمات عمومی رایگان
خدماتی است که با رضایت محکوم، حکمی برای مدت معینی صادر شده و با نظارت قاضی اجرای احکام، اجرا میشود؛ بهبیان دیگر خدمات عمومی رایگان یا کار عامالمنفعه فعالیتی است که بهموجب آن دادگاه به مجرم پیشنهاد میکند تا با انجام کاری به نفع جامعه بهجای رفتن به زندان، درصدد جبران خطای مرتکبشده برآید. از آنجا که حکم به خدمات عمومی برای محکوم، محدودیتهای جسمانی و روانی دارد، باید برای انجام آن کارها راضی باشد، یعنی مجرم حق دارد کاری را که میلی برای انجامش ندارد و از او خواسته شده است، انجام ندهد و فقط در صورت رغبت شخصی است که کار محولشده را بهدرستی انجام میدهد.
خدمات عمومی رایگان به ۶ دسته تقسیمبندی شدهاند که این دستهبندیها به شرح زیر است:
امور آموزشی، شامل سوادآموزی، آموزشهای علمی، فرهنگی، دینی، هنری، ورزشی، فنی و حرفهای و آموزش سبک زندگی و مهارتهای اساسی آن؛
امور بهداشتی و درمانی، شامل اقدامات تشخیصی درمانی، توانبخشی، مامایی، بهیاری و پرستاری، نگهداری سالمندان و معلولان و کودکان، مشاوره و رواندرمانی، بهداشت محیط و درمان اعتیاد؛
امور فنی و حرفهای، شامل خدمت در کارگاهها، کارخانهها و صنایع وابسته به نهادهای پذیرنده و بخشهای فنی آنها؛
امور خدماتی، شامل نگهبانی و سرایداری نهادهای پذیرنده، نظافت اماکن عمومی، حفاظت و نگهداری از فضاهای سبز و بوستانهای شهری و باغبانی در اماکن مزبور، تعمیر و تنظیف وسایل نقلیهی عمومی و دولتی و اماکن ورزشی و پارکبانی؛
امور کارگری، شامل کارگری در بخشهای ساختمانی، راهسازی، معادن، شیلات، مراتع، سدسازی و دیگر طرحهای عمرانی متعلق به نهادهای پذیرنده؛۶. امور کشاورزی، دامداری، جنگلداری و مرتعداری شامل درختکاری، باغبانی، برداشت محصول، مرغداری، پرورش آبزیان و انجام کار در نهادهای پذیرنده و مؤسسات کشت و صنعت وابسته به آنها.
مدت زمان خدمات عمومی رایگان به شرح زیر است:
الف. در جرائمی که مجازات قانونی آنها حداکثر ۳ ماه حبس است، تا ۲۷۰ ساعت؛
ب. در جرائمی که مجازات قانونی آنها ۹۱ روز تا ۶ ماه حبس است و جرائمی که نوع و میزان تعزیر آنها در قوانین موضوعه تعیین نشده است، ۲۷۰ تا ۵۴۰ ساعت؛
ج. در جرائمی که مجازات قانونی آنها از بیش از ۶ ماه تا ۱ سال است، ۵۴۰ تا ۱۰۸۰ ساعت؛
د. در جرائم غیرعمدی که مجازات قانونی آنها بیش از ۱ سال است، ۲ تا ۴ سال؛
خالی از لطف نیست بدانیم که ساعات ارائهی خدمات عمومی برای افراد شاغل بیش از ۴ ساعت و برای افراد غیرشاغل بیش از ۸ ساعت در روز نیست. درهرحال ساعات ارائهی خدمت در روز نباید مانع امرار معاش متعارف محکوم شود.
۳. جزای نقدی
جریمهی نقدی عبارت است از مبلغی وجه نقد که مجرم بهعنوان مجازات، مکلف به پرداخت آن است.
میزان جزای نقدی جایگزین حبس به شرح زیر است:
الف. در جرائمی که مجازات قانونی آنها حداکثر ۳ ماه حبس است، جزای نقدی تا ۹میلیون ریال تعیین میشود.
ب. در جرائمی که مجازات قانونی آنها ۹۱ روز تا ۶ ماه حبس است و جرائمی که نوع و میزان تعزیر آنها در قوانین موضوعه تعیین نشده است، از ۹میلیون ریال تا ۱۸میلیون ریال معین میشود.
ج. در جرائمی که مجازات قانونی آنها از بیش از ۶ ماه تا ۱ سال است، از ۱۸میلیون ریال تا ۳۶میلیون ریال لحاظ میشود.
د. در جرائم غیرعمدی که مجازات قانونی آنها بیش از یک سال است، از ۳۶میلیون ریال تا ۷۲میلیون ریال در نظر گرفته میشود.
۴. جزای نقدی روزانه
عبارت است از یکهشتم تا یکچهارم درآمد روزانهی محکوم که به شرح زیر دربارهی آن حکم شده و با نظارت اجرای احکام وصول میشود:
الف. در جرائمی که مجازات قانونی آنها حداکثر ۳ ماه حبس است، تا ۱۸۰ روز؛
ب. در جرائمی که مجازات قانونی آنها ۹۱ روز تا ۶ ماه حبس است و جرائمی که نوع و میزان تعزیر آنها در قوانین موضوعه تعیین نشده است، ۱۸۰ تا ۳۶۰ روز؛
ج. در جرائمی که مجازات قانونی آنها از بیش از ۶ ماه تا ۱ سال است، ۳۶۰ تا ۷۲۰ روز؛
د. در جرائم غیرعمدی که مجازات قانونی آنها بیش از ۱ سال است، ۷۲۰ تا ۱۴۴۰ روز؛
۵. محرومیت از حقوق اجتماعی
این نوع محرومیت یکی از مصادیق واکنش جامعه در مقابل جرم و بزهکاری است که در حقوق کیفری دربارهی آن بحث میشود؛ بدین معنا که شخص در اثر ارتکاب برخی از جرائم و محکومیت کیفری، از تمام یا برخی حقوق و مزایای اجتماعی و سیاسی خویش محروم میشود. این مجازات با مزایای اجتماعی و سیاسی افراد و حقوق و آزادی های مشروع و قانونی شهروندان سروکار دارد و در مواقعی این حقوق و آزادیها را محدود میکند یا شخص محکوم را از آن محروم میکند.
حقوق اجتماعی عبارت است از حقوقی که قانونگذار برای اتباع کشور به رسمیت شناخته است و فرد آن را در ارتباط با مصالح عمومی جامعه و حاکمیت سیاسی دولت اعمال میکند. محرومیت از حقوق اجتماعی علاوه بر آنکه یکی از مجازات های جایگزین حبس است، در مادهی ۲۵ قانون مجازات اسلامی بهعنوان مجازاتهای تبعی نیز ذکر شده است، با این تفاوت که در مجازاتهای تبعی محکوم بهطور خودکار از تمام حقوق مندرج در مادهی ۲۶ (حقوق اجتماعی) محروم میشود، بدون اینکه در حکم دادگاه، تصریحی در این خصوص وجود داشته باشد؛ اما در اِعمال آن بهجای حبس، دادگاه با توجه به موقعیت محکوم و اوضاع و احوال وقوع جرم، میتواند وی را فقط از حقوقی محروم کند که با ارتکاب جرم تناسب دارد و زمینهساز ارتکاب مجدد جرم است.
حقوق اجتماعیای که میتوان محکوم را از آنها محروم کرد، به شرح زیر است:
داوطلبشدن در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا؛
عضویت در شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام یا هیئت دولت و تصدی معاونت رئیسجمهور؛
تصدی ریاست قوهی قضاییه، دادستانی کل کشور، ریاست دیوان عالی کشور و ریاست دیوان عدالت اداری؛
انتخابشدن برای عضویت در انجمنها یا عضویت در آنها، شوراها، احزاب و جمعیتها بهموجب قانون یا با رأی مردم؛
عضویت در هیئتهای منصفه و اُمنا و شوراهای حل اختلاف؛
اشتغال بهعنوان مدیرمسئول یا سردبیر رسانههای گروهی؛
استخدام یا اشتغال در کلیهی دستگاههای حکومتی اعم از قوای سهگانه و سازمانها و شرکتهای وابسته به آنها، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، نیروهای مسلح و سایر نهادهای تحت نظارت رهبری، شهرداریها و مؤسسات مأمور به خدمات عمومی و دستگاههای مستلزم تصریح یا ذکر نام برای شمول قانون بر آنها؛
اشتغال بهعنوان وکیل دادگستری و تصدی دفاتر ثبت اسناد رسمی و ازدواج و طلاق و دفتریاری؛
انتخابشدن به سِمَت قیم، امین و متولی، ناظر یا متصدی موقوفات عام؛
انتخابشدن به سمت داوری یا کارشناسی در مراجع رسمی؛
استفاده از نشانهای دولتی و عناوین افتخاری؛
تأسیس، اداره یا عضویت در هیئتمدیرهی شرکتهای دولتی، تعاونی و خصوصی یا ثبتنام تجارتی یا مؤسسهی آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و علمی.